577

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

همه آدم ها اشتباه میکنند. اشتباه در رفتار، در گفتار، در قضاوت، در سنجش، در تفکر یا دچار سوتفاهم و سوبرداشت می شوند. با سعی و تمرین و مراقبت می توان این اشتباهات را کم کرد و به حداقل رساند اما نمی توان ابراز داشت فردی وجود دارد که کاملا از اشتباه و خطا مبراست. شخصی میگفت: عذرخواهی سه مرحله دارد. اول بپذیری اشتباه کرده ای، دوم عذرخواهی و طلب بخشش کنی و سوم بفهمی برای جبران اشتباهت چه باید بکنی.خیلی از ما آدمها در بخش اول مانده ایم! قبول خطا و اشتباه برای خیلی ها سخت است چرا که به هر دلیلی خود را مبرا از خطا میدانند. برای برخی هم عذرخواستن کار بسیار سختی است چرا که حس میکنند با این کار به شخصیت و غرورشان لطمه وارد شده است. در مورد بخش آخر باید گفت از اتفاقات نادر است، خیلی ها فراموش میکنند یا لازم نمی دانند کاری در راستای جبران اشتباهشان انجام دهند یا قسمت عذرخواهی راحذف میکنند و فکر میکنند انجام یک لطف برای طرف مقابل همه چیز را حل خواهد کرد. برای خیلی از ما اتفاق افتاده است که حس کنیم چون بزرگتر از طرف مقابل هستیم یا والد هستیم یا مقام و مرتبه اجتماعی بالاتری داریم نیاز نیست عذرخواهی و جبران کنیم. فکر میکنید چند درصد از والدین برای قضاوت اشتباه خود در مورد فرزندان شان یا سوبرداشت از حرفها و رفتارشان از آنها عذرخواهی کرده اند؟ یا یک رئیس از کارمند اش؟ یا خواهر و برادرهای بزرگتر از کوچکترها؟ مسئولان از مردم؟کدام قسمت سختر است، قبول اشتباه، عذرخواهی یا جبران؟ 577...
ما را در سایت 577 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheshmhayebina بازدید : 84 تاريخ : جمعه 24 تير 1401 ساعت: 1:36

چند ماه پیش دختر دوستم گفت: از مامانم که پرسیدم چرا تولد خاله نمیریم، گفته خاله تولد بگیره میریم. خاله کی تولد میگیری؟ خدا چند تا از آرزوهات رو تا حالا بهت داده؟ گفتم: نمیدونم یادم نمیاد. گفت: همین امسالی رو بگو روز تولدت که شمع فوت می کردی. گفتم: روز تولد کیک نداشتم و شمع هم فوت نکردم‌. نگفتم دو سال گذشته هیچ کس حتی تولدم را یادش نبود و دریغ از یک تبریک حتی از طرف اپراتورهای تلفن همراه. گفت واسه همینه که آرزوهات برآورده نمیشه چون آرزوهات رو وقت فوت کردن شمع کیکت نمیگی. بغض کرد و بغلم کرد و کلی دلداری ام داد. قول داد برایم تولد بگیرد و یادم بندازد وقت فوت کردن شمع آرزو کنم که خدا برایم برآورده اش کند. با خود فکر کردم که چند سال از آخرین تولد و کیک  تولد و شمع فوت کردن و آرزو های تولدی ام گذشته است فکر کنم خیلی. 577...
ما را در سایت 577 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheshmhayebina بازدید : 118 تاريخ : جمعه 24 تير 1401 ساعت: 1:36

برایم جوراب خرید، هر لنگ یک رنگ متفاوت یکی زرد و یکی صورتی! گفت: توی ذهنت قرار بده که اینها برایت روز خوبی را می سازند فقط جاهای خاص بپوش شان. تولد دعوت بودم و اولین بار پوشیدم و کلی سربه سرم گذاشتند‌، شد سوژه کلی شوخی و خنده فکر کنم همین روزم را ساخت.

577...
ما را در سایت 577 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : cheshmhayebina بازدید : 75 تاريخ : جمعه 24 تير 1401 ساعت: 1:36